به گزارش پیام خانواده، ۱۳ شهریورماه سال ۱۳۹۵ بود که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی سیاستهای کلی «خانواده» را که پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب شده است، ابلاغ کردند.
از سوی دیگر نهاد مقدس خانواده و ضرورت تشکیل آن، همواره مورد تأکید خداوند متعال و اهلبیت (ع) بوده است، از همین رو در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین ولیالله نقی پور فر پژوهشگر مدیریت راهبردی و رئیس پژوهشکده مدیریت اسلامی دانشگاه قم، به تبیین مفهوم خانواده محوری و بررسی سیاستهای کلی «خانواده» ابلاغی رهبر معظم انقلاب پرداختیم که در ادامه میآید.
تعالی انسانها در گرو شکلگیری ازدواج سالم است
براساس آموزههای دینی و پژوهشهای انجامشده، زن و مرد در رشد و تعالی به یکدیگر نیاز دارند.
این نیاز، بخشی از پروژه تکامل انسان است که خداوند در وجود او قرار داده است، مجرد زیستن، تعادل انسانی را در سن بلوغ بر هم میزند و اگر این روند طولانی شود، به معضل و در پی آن به بحرانی تبدیل خواهد شد که به فرد و جامعه ضربه خواهد زد.
تعالی انسانها حتماً در گرو شکلگیری ازدواج سالم است، زندگی در دنیا با انسان شروع شده است. حضرت آدم تنها به زمین فرود نیامد، بلکه همسرش نیز در کنار او بود. در تعبیرات قرآنی مانند آیه شریفه «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ؛ زن و مرد، لباس (و آرامش) یکدیگر هستند.» در آیه دیگری از واژه «لیسنکوا» استفاده شده است. «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةًإِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (روم/۲۱) بااینکه زن و مرد مایه آرامش و تکامل هم هستند، اما نسبت امنیت بخشی آنها یکسان نیست. زنان در مقوله امنیت، به مردان خود تکیه میکنند.
زن همان جایگاهی را برای شوهرش دارد که مادر برای فرزندان خود دارد
زن همان جایگاهی را برای شوهرش دارد که مادر برای فرزندان خود دارد؛ زیرا آنها در رشد و تعالی، به وجود یکدیگر نیاز دارند. شخصیت زن و مرد از طریق ازدواج، تغذیه روانی کامل میشود. علامه شهید مطهری درباره عارف مجردی که در نجف زندگی میکرد، چنین میگوید: بااینکه شخص عارفی بود، اما در روزگار پیری کارهایی میکرد که در شأن او نبود که به تحلیل من، حرکات ناپختهاش به علت مجرد بودن وی بود. تجرد مانند یک نقص در افراد است که با ازدواج سالم برطرف میشود. در روایتی از امام صادق× نقلشده است: مردی نزد پدرم امام باقر× آمد. پدرم به او فرمود: آیا همسری برای خود برگزیدی؟ او پاسخ منفی داد. امام فرمود: دوست ندارم تمام دنیا در اختیارم باشد، اما حتی یکشب مجرد باشم و سپس فرمود: دو رکعت نماز متأهل بهتر از عبادت مجردی است که روزها را روزه گرفته و شبها را به عبادت بگذراند. انسان مجرد از تعادل روانی انسان متأهل برخوردار نیست. فرمان الهی ازدواج در سوره نور صادر شده است: «وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَی مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (نور/۳۲) در این آیه حتی بر تأهل خدمتکار خانه شما نیز تأکید شده است. تمام عناصر اجتماعی باید با شاکله و شخصیت تأهل ظاهر شود. این به خاطر سلامت اجتماعی است و حداقل ملاک سلامت اجتماعی منوط به جامعه متأهل است.
خانواده محوری دیدگاهی بود که تبدیل به سیاست شد، این فکری بود که ۳۰ سال روی آن کار کردیم. قبل از صدور این فرمان ۱۵ الی ۲۰ سال روی آن کار کرده بودیم و این یک کشف بزرگ اسلامی در مدیریت اسلامی است که درواقع، نظریه بنیادین مدیریت اسلامی، خانواده محوری در تدابیر نظام اسلامی است.
در برنامه پنجم یا هفتم توسعه، ریاست حوزه از انجمن مدیریت، درخواستی مبنی بر ارائه ارزیابی خود نسبت به سیاستهای برنامه پنجم و هفتم توسعه داست. این سیاستهای کلی که از اول نظام تدوین شده بود، یک نظریه بنیادین مفقوده دارد. نظریهای که همه سیاستها را سامان داده و جهتدهی کند. به نظر ما نظریه بنیادین خانواده محوری در تدبیر نظامهای اجتماعی یا اسلامی است. اسلام را ازاینجهت میگویم که میشود در سطح جهان هم مطرح کرد. با عقلانیت بشری میتوان از خانواده دفاع کرد و بهصورت منطقی توضیح داد که جهان بشریت با خانواده، زندگی خودش را شروع کرده است.
فلسفه پدید آمدن نظامهای اجتماعی، ازاینجهت بود که خانوادهها گسترش پیدا کنند و نیازهای مشترک باعث شد که خانوادهها به خوداتکایی بسنده نکنند و از این اجتماعات بهره گیرند، نظامهای اجتماعی شکل گرفت تا ضرورتهای اصیل مادی و معنوی خانوادهها را پاسخ بدهد. اگر از یک جامعهشناس سکولار هم تحلیل و چیستی نظامهای اجتماعی را بشنویم، پاسخ او همین است. اینگونه پاسخها، درواقع پاسخ به خواستههای خانوادهها است. اهداف و برنامههای این سازمانهای اجتماعی زمانی صحیح است که اقتضائات اصیل خانواده را در نظر داشته باشد. درواقع اقتضائات اصیل خانواده در ارزیابی اهداف و برنامههای سازمانهای اجتماعی، نوع مهمی از شاخصهای کنترلی است.
این باب هدایت عظیمی است که میگوید نظامهای فرهنگی ما چگونه باید سازماندهی شود که خط و فرمان این نظامها را خانواده میدهد.
این حلقه مفقوده نظام است که متأسفانه توسط این فقدان، آسیبهای زیادی دیدیم، اگر به نظامهای اقتصادی و فرهنگی توجه شود و بر اساس این نگاه شود، انقلاب عظیمی رخ میدهد و آثار و برکات دنیایی و اخروی خودش را آشکار میکند.
خط مقدم نظامهای خادم خانواده، نظام روحانیت و دین است
خط مقدم نظامهای خادم خانواده، نظام روحانیت و دین است و در این میان باید پرسید نظام دین، نوع خدمتش نسبت به خانواده چیست؟ حتی نظام دین باید در خدمت خانواده خودش را تعریف کند. در نظام خانواده ازنظر اسلامی، خط مقدم ارتباط روحانیت با خانوادهها، مسجد است. اسلام مساجد و کارکرد آنها را تعریف کرده است. مسجد، خانه تمام اهل محله و خانه دوم اهل تقواست؛ یعنی اگر به هر دلیلی به تنگنا افتادند و باهم اختلاف پیدا کردند، پناهگاه آنان باید مسجد باشد. این کارکرد مسجد است و امام جماعت پدر معنوی محله است. امام جماعت باید آموزشهایی ببیند تا بتواند به اقتضائات اصیل خانواده پاسخ داده و ضرورتهای فرهنگی را مشخص کند و بهنوعی، مشاور اهل محل باشد. حوزه این کارکرد را ندارد. طرح مجلس را با عنوان «جمعیت و تعالی خانواده» بررسی و ارزیابی کردیم و نکاتی را نیز تذکر دادیم.
طلاب باید صلاحیت مشاوره خانواده داشته باشند. همانطور که هر ۵۰۰ خانوار یک پزشک میخواهد، به همین تعداد هم به یک مشاور نیاز دارد. تقریباً حدود ۱۰ سال است که طلاق سه برابر شده و ازدواج یکسوم پایین آمده است. قطعاً نظامهای سکولار نیز معتقدند که مشاورههای صحیح جلوی یکسوم طلاق را میگیرد. انجمن درمانگران بعضاً مذهبی نیستند، اما اینها اعلام میکنند بیش از %۵۰ نقش دارد.
امروزه در کشور دستکم به ۶۰ هزار طلبه مشاور خانواده نیاز داریم
خانواده محوری میگوید حوزه و دانشگاه باید آمار مشاوران را بالا برده و آن را تقویت کند.
امروزه در کشور دستکم به ۶۰ هزار طلبه مشاور خانواده نیاز داریم و برای آن باید ردیف بودجه دیده شود. خانواده محوری یعنی اینکه نظامهای اجتماعی باهدف تأمین نیازهای اصیل مادی و معنوی خانواده شکل بگیرد. اگر میخواهیم بدانیم که نظامهای اجتماعی، درست کار میکنند و برنامهریزی درستی دارند یا خیر، باید کارکردشان در قبال خانواده را ارزیابی کنیم. آیا کاری انجام دادهاند؟ و اگر انجام دادهاند، با چه کیفیتی انجام شده و چه بازخوردهایی داشته و اثربخشی آن به چه میزان بوده است؟
انسانهای بالغ، در هر سازمانی که هستند، به تشکیل خانواده نیاز دارند. طلبه یا دانشجویی که در سن بلوغ است، به تشکیل خانواده نیاز دارد. ازنظر ساختاری، دانشگاه باید یک ساختار مناسب تشکیل خانواده را تعریف کند. این نقص طراحی ساختار است که اثر میگذارد. معاونت فرهنگی به موضوعاتی پرداخته که ضرورت اولیه جوانان نیست. ضرورت اولیه جوانان، تشکیل خانواده است که سه مقوله فرهنگی آموزش، مشاوره و همسریابی دارد و این نخبه باید زنش را در اینجا پیدا کند. آموزش پیش، حین و پس از ازدواج باید به یک فرهنگ تبدیل شود.
افزون بر اینکه در حوزه علمیه به تأسیس معاونت خانواده نیاز ضروری داریم، در نهادهای لشگری و کشوری و سازمانهای فرهنگی نیز به چنین موضوعی نیاز است که باید شکل گیرد و قوانین نیز باید در این مسیر حرکت کنند. آقای ویلیام گاردنر در کتاب «جنگ علیه خانواده» از جایگاه خانواده بهخوبی بحث کرده است. او فردی دلسوز غربی و کانادایی است که ضرورتها را مشخص کرده است. یک سازمان در شکلگیری و حفظ جایگاه و هویت شغلی و سازمانی خود به نیروی مطلوب انسانی سالم نیاز دارد. گاردنر میگوید خانوادهها و هویت سالم انسانی و سازمانی کجا باید شکل بگیرد؟ درحالیکه شما خانه را نابود کردهاید و کسی هم پاسخگو نیست.
در غرب، نگاه فمینیسمی چنان حاکم است که حتی برخی سؤالات منطقی را جواب نمیدهند. افراد خودمحور شدهاند و خانواده هم نابود شده است. سازمانهای اجتماعی هم نمیتوانند هویت اجتماعی سالم را در این بگنجانند و در پی آن است که سازمان، فرد قابلاعتماد ندارد. پس آینده را چطور میخواهد اداره کند؟
این حتی ازنظر عقلانی هم قابل دفاع نیست. جان برنارد انگلیسی در کتاب «درآمدی بر مطالعات خانواده» گفته جامعه باید خانواده محور باشد. انگلیسیها میگویند بلژیک از ما جلوتر است؛ زیرا انجمنهای خانواده در آنجا زودتر از ما شکل گرفته است. بلژیک با هفت میلیون جمعیت، یکمیلیون انجمن خانواده دارد. آنها آرامآرام به منطق اسلام نزدیک میشوند که این برای ما که داعیهداران خانواده محوری هستیم یک عیب و ایراد است؛ زیرا مؤسس خانواده محوری، اسلام و قرآن است، اما از آن غافل شدیم و آسیبهای زیادی هم به جامعه وارد شده است.
بحث خانواده، در نظامهای سکولار و در نظامهای مذهبی، یک بحث اصیل است
بحث خانواده، هم در نظامهای سکولار و هم در نظامهای مذهبی، یک بحث اصیل است، نظامهای اجتماعی نیز با هدف و پاسخ به اقتضائات اصیل خانواده، شکل میگیرند. امروزه فرانسه از مشکل جمعیت رنج میبرد. آنها برخلاف کشور ایران که سن بازنشستگی را سی سال اعلام کرده است، سن بازنشستگی را برای جبران کسری بودجه، به چهل سال تغییر دادهاند. سازمانهای سکولار آینده ندارند و به همین علت، این بحث بسیار انسانی و مهم است و ازنظر دینی هم ما فاکتورهای زیادی داریم که خانواده محوری را موردتوجه قرار دهیم.
تمام نظامها بر اساس باور به خداوند استحکام پیدا میکنند. باور به خدا بهراحتی، پیوند زن و شوهر را تأمین میکند. نظامهای سکولار ازاینجهت دچار چالش هستند و نمیتوانند مطلوب خودشان را با تمسک به نظامهای سکولار پیدا کنند. در قرآن ده فرمان داریم که در جامعه دینی، حوزوی و دانشگاهی ما بحث نشده است؛ درحالیکه پایه شکلگیری شخصیت دینی، جامعه دینی است. ده فرمانی که نماز و روزه در آن نیست و آغاز تدین با ده فرمان است. آیه ۱۵۱ تا ۱۵۳ سوره انعام، از توحید شروع میشود و به حفظ وحدت میرسد. معلوم میشود که ده فرمان یهودیان نیز اصالت دارد، به جز چند فرمان که تکرار و افتادگی دارد. اما اصلش درست است. وقتی به ده فرمان نگاه میکنیم، درمییابیم که این ده فرمان، همان فرمانهای اصیل و بنیادی تمام ادیان الهی است. از حضرت آدم تا روز قیامت، این ده فرمان باید پایه و اساس باشند. ده فرمان از توحید شروع میشود و بلافاصله سراغ خانواده (بهعنوان اولین عرصهای که دین در آن تجلی پیدا کرده) میرود. اولین جلوه دین، خانواده است و باید از همینجا پایه تدین را بنا کنیم.
خانواده تعریف عجیبی دارد، اسلام، فرزند والدینی را که برخلاف هنجارهای عمومی جامعه به وجود آمده (مثل زرتشتیان که میگفتند ازدواج خواهر و برادر مقدس است)، بهعنوان حلالزاده قبول دارد. انقلاب اسلامی باید روی این موضوع مانور میداد. باید دو ستون خانواده (پدر و مادر) را موردتوجه و احترام قرار دهیم. اسلام میگوید حرمت این دو ستون نباید شکسته شود؛ چون اینها خیمه خانواده است که بستر رشد و تعالی آدمی است. انسان بیرون از خانواده نهتنها تعالی سالم ندارد که صدمه خورده و صدمه هم میزند. اینها بحثهای بنیادین است اما به این مسئله مهم توجهی نداشتیم. ازاینجا نقطه آغاز دعوت شروع میشود. عجیب است اگر کافر باشند و فردی به وجود آمده و مسلمان شده است، حرمتش واجب است و کفر و ظلمش به ما مربوط نیست. اگر در جهان، پدر و مادر این فرمان را بشنوند، برای مسلمان شدن صف میکشند. ما راه را دور کردیم و در جامعه خودمان نیز راه را اشتباه رفتیم. نباید پس از گذشت ۴۰ سال، اکنون ۱۵ میلیون دختر و پسر در آستانه ازدواج داشته باشیم. این نشان میدهد که به تأهل در حوزه، دانشگاه و نظام مدیریتی توجه نکردیم خانواده محوری در تدبیر نظامهای اجتماعی یک نظریه مفقوده و اصیل و بنیادی است، یک کشف بزرگ است که همهچیز را معنا میدهد. مسئول وقت یکی از بانکهای مهم کشور میگوید: ما همایش برگزار کردیم و آنجا به این نتیجه رسیدیم که اولویت استخدام با خانمهاست، چون خانمها اطاعتپذیری بیشتری دارند و دزدی کمتری دارند و مسئولیتپذیر هستند.
اشتغال زنان و مردان در جامعه باید موردتوجه باشد
اشتغال زنان و مردان در جامعه باید موردتوجه باشد و نباید آن را مساوی هم بدانیم؛ چون وقتی این دو را مساوی بدانیم، درواقع خانواده و جامعه را خراب کردهایم؛ چون به مرد شاغل، زن بیکار و خانهدار را میدهند اما زن شاغل همسر مرد بیکار نمیشود. خانمها شاغل میشوند، اما در مقابل، پسر بیکار که هم نیاز جنسی دارد و هم گرسنه است، بیکار است و سرانجام هم به سمت جرم کشیده میشود. او بر اثر بیکاری یا سارق شده، یا معتاد میشود و یا برای ارضای نیازهای جنسی خود دست به تعرض نوامیس میزند و در این مرحله است که دیگر نمیتوان جلوی او را گرفت و حتی اصلاح او کار بسیار سختی خواهد بود.
استخدام خانمها بدون نگاه به محوریت خانواده موردتوجه قرارگرفته و در جامعه اعمال میشود. این ثروت اجتماعی در همه جهان میگویند باید در خانواده مصرف شود. شب و روز رادیوی ما برنامه تلویزیونی دارد اولویت را ما درست نشناختیم. زمان شکلگیری سند خانواده، صداوسیما از من خواستند این موضوع را توضیح بدهم. در آنجا گفتم پیام سند این است که نمیتوانیم به آرامش جزیرهای دلخوش کنیم. این سند میگوید آتشی که در خانوادهها افتاده است دارد، شعله میکشد و تاروپود خانوادهها را میسوزاند. گفتم اگر در محلهای، همه در حال کار روزمره خودشان باشند و شخصی وسط خیابان داد زد آتش، آنوقت ما چه اقدامی انجام خواهیم داد؟ هرکسی که مشغول کار است، بیدرنگ به سمت محل حادثه میرود تا آتش را خاموش کند. سند نیز همین را میگوید. اما متأسفانه پس از ابلاغ این سند، دیدیم حوزه، دانشگاه، آموزش و پروش و نهادهایی مانند آنها، به کار خودشان ادامه میدهند و اتفاقی نمیافتد. خانوادهها، طوری آتش گرفتهاند که جوانشان به سمت روابط فرا ازدواج میرود. وقتی یک ضرورت را پاسخ ندادیم، حرام با توجیهات شیطانی، خودش را تحمیل میکند.
زمانی امام میفرمود ای قم، ای اصفهان، ای نجف، اسلام درخطر است. امروز نیز خانواده درخطر است. برای نجات خانواده و حفظ ناموسمان باید بر محور سلامت خانواده حرکت کنیم. خداوند در کوتاهی از این موضوع مهم، تخفیفی قائل نمیشود. ما به میزانی کوتاهی کردیم که دریکی از دولتهای گذشته هزینه توسعه را بی ناموسی میدانستند؛ یعنی بیناموسی باید داشته باشیم تا توسعه پیدا کنیم آنها شعار میدادند و در هتل، طرح و برنامه میریختند و میخواستند اینگونه مشکلات را حل کنند، اما وضعیت بدتر شد که بهتر نشد.
تمام برنامههای مذهبی و هیئتی باید به سمت آموزش، مشاوره و ازدواج پیش رود. جلسات دینی باید دستبهدست هم بدهند تا این آتش را خاموش کنند. دانشگاه و حوزه، آمار و همایشهایی ارائه میدهند که با واقعیت موجود همخوانی ندارد. هدف باید خاموش کردن آتش خانوادهها باشد. در سال ۱۳۷۹ نامهای به مقام معظم رهبری برای اصلاح روند موجود در حوزه خانواده تقدیم کردیم. طرح مسکن مهر هم طرح ما بود. دولت آقای خاتمی کاری نکرد، اما دولت احمدینژاد این طرح را راه انداخت. ما گفته بودیم که زوجین پنج سال مجانی بنشینند، اما طرح را با %۵۰ تغییر جلو بردند. خانواده میگوید من کار میخواهم کشاورزی مکانیزه و صنعتی محصول را ۱۲ برابر میکند که باید موردتوجه قرار بگیرد. ما باید کشاورزی را مکانیزه میکردیم. همه تلاشها باید به خانواده معطوف شود. در دوران تحریم باید در تغذیه خودکفا باشیم. چرا نهادههای دامی را خودمان تولید نمیکنیم؟ چرا باید باقیمتهای بالا آنها را وارد کنیم و شاهد فشار اقتصادی ناشی از گرانی بر خانوادهها باشیم؟ اینها عیب بزرگ است و با غیرت دینی و اسلامی نمیسازد. مسکن تا %۴۰ اشتغال را فراهم میسازد و ۲۰۰ نوع شغل پشت مسکن وجود دارد. مسکن موتور پیشران است اما حدود هفت سال طرح تولید مسکن تعطیل شد؛ درحالیکه دائماً به این مسکن نیاز داریم. بیشتر مصالح ساخت مسکن از زمین گرفته تا سیمان و آجرش داخلی است. چرا برخی دولتها باید نگاهشان، سکولار باشد و مسائل و موضوعات مهم نظام را قربانی سیاستبازیهای خود کنند. در آمریکا آمار مدیریت زنان %۱۴ است؛ درحالیکه در کشور ما این رقم بسیار بیشتر است. ما به وزارت خانواده نیاز داریم. در وزارت خانواده بسیار از دغدغهها حل میشود. سیاستگذاریها شکل درست به خود میگیرد و محل مطالبات خانواده نیز مشخص میشود.